شاید بیشتر از یک ماه بود که با اون وسیلهی ریز توی گوشم نمیشنیدم و هرچی که به گوشم میرسید اندازهی شنوایی گوش خودم بود.با دوباره شنیدن به وسیلهی همین دوتا انگار درهایی از دنیا به روم باز شده باشه. انگار یهو بهوش اومده باشم. یهو حس بودن بهم دست بده توضیح دادن حالم سخته. انگار تا قبل این تو یه جای خفه بودم که خودمم خبر نداشتم و بعد یهو متوجهش شدم. مثل این که یه مانع جلوی چشمهات باشه و بعد ناگهان کنار بره و تو بگی اخیش راحت شدم. حس خوبی خلاصی از یه وضعیت مزخرف. حالا حتی چیزهای رو اعصاب رو شاید با لذت گوش میکنم. تق تق صدای کفش کسی توی کوچه رد شدن ماشینها بسته شدن محکم صدای بازی بچههاو خیلی چیزهای دیگه.
2915 : خودتو غرق کن بازدید : 317
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 2:41